شهداي سوهان طالقان

بسيجي شهيد فرج اله صالحي

شهيد در کودکي

شهيد فرج اله صالحي در سال 1350 هجري شمسي، در روستاي سوهان طالقان به دنيا آمد. پدرش مرحوم حبيب اله فرزند مرحوم فرج اله و مادرش مرحومه منزلت فرزند مرحوم کوچک مجد فريدي، خانواده فرج اله، اهل و ساکن سوهان بودند. فرج اله فرزند آخر خانواده و داراي سه برادر بزرگتر از خود بود

وي در شش سالگي به مدرسه ملانظر علي طالقاني، واقع در روستاي سوهان رفت. دوره راهنمائي و سه سال اول دبيرستان را در مدارس سوهان و سال آخر را در دبيرستان آيت الله طالقاني روستاي منگلان، طي نمود

درنوجواني

شهيد علاقه زيادي به زادگاه خويش داشت. وي در تمامي کارهاي سخت کشاورزي و دامداري، با وجود سن کم، همکاري داشت. فرج، همواره از پيرمردان و با تجربه تر ها، در امور مختلف، سوال و استفاده مي کرد. البته در کنار کارهاي سخت کشاورزي و دامداري، مقيد به رعايت مسائل مذهبي از قبيل نماز و روزه نيز بود. وي حس نوعدوستي زيادي داشت و در موارد زيادي به جاي افراد ضعيف، نسبت به انجام کارهاي کشاورزي و دامداري ايشان، کمک مي کرد

در کنار بسيجيان

فرج اله، فردي مودب و با اخلاق بود و با توجه به روحيه کمک و همياري با ديگران، به خصوص، کمک به اجراي وظايف سخت کشاورزي و دامداري در زمستان هاي بسيار دشوار سوهان، براي اشخاص ناتوان، شهيد در کودکي و نوجواني، مورد احترام اهالي بود

آستان مقدس ؟؟

وي با شروع دوره رشد اوليه، در مسائل مذهبي و اجتماعي روستاي سوهان شروع به فعاليت نمود و در 15 سالگي در بسيج طالقان ثبت نام کرد. سپس با طي دوره آموزش نظامي، و در 16 سالگي از طريق بسيج درسال 1366، عازم جبهه هاي جنگ تحميلي شد

دوره غواصي

شهيد فرج اله صالحي، نزديک به 12 ماه حضور مداوم در جبهه هاي جنگ تحميلي داشت. وي دوره غواصي را در لشگر 10 سيد الشهداء طي نمود و در زمان شهادت، در گردان حضرت زينب ع لشگر 10، حضور داشت. در آخرين مرخصي شهيد، يکماه قبل از شهادتش، از او خواسته ميشود، با توجه به حضور زياد در جبهه، براي کمک به خانواده، مدتي به خانه برگرديد، که در پاسخ و با خنده اي معني دار، اعلام مي دارد، به زودي و براي هميشه به خانه خواهم برگشت

سرانجام شهيد فرج اله صالحي در تاريخ 27/2/1367 و در عمليات بيت المقدس 6 در منطقه شيخ محمد کردستان، به شهادت رسيد. پيکر شهيد در مزار روستاي سوهان، زادگاهش و در کنار ساير شهداء به خاک سپرده شده است

سنگ مزار شهيد در روستاي سوهان

در ادامه تصاويري از مراسم تشيع پيکر بسيجي شهيد فرج اله صالحي و متن کامل وصيت نامه وي، که فقط چند روز مانده به شهادتش، تنظيم شده است، ملاحظه ميشود

تشييع پيکر شهيد از منطقه گمباکول به سمت روستا

بسم اللـه الرحمن الرحيم
ولا تحسبن الذين قتلوا في سبيل الله امواتا بل احياء عند ربهم يرزقون
مپنداريد کسانيکه در راه خدا کشته ميشوند مرده اند بلکه آنها زنده اند و نزد پروردگارشان روزي مي خورند

سپاس و ستايش خداوند قادر و متعال را، که خلايق را آفريد و بهر چيز مسئوليتي در خور استعداد و فهمش عطاء فرمود و در اين ميان موجودي آفريد بنام انسان، تا از قعر به اوج و از قطره به موج برسد و از اسفل السافلين به اعلي اعليين سفر نمايد


درود به پيامبر عظيم الشان اسلام (ص) که انسان سرگشته و گمراه را به ديار نور هدايت نمود. همان پيامبري که آفرينش به خاطر او و براي او خلق گشته، و او مخاطب، لولاک لما خلقنا الافلاک «اگر تو و فرزندان معصومت نبوديد، جهان را خلق نمي کردم » قرار گرفت

و سلام بر اولياء و محبانش از علي بن ابي طالب (ع) تا حضرت بقيه الله اعظم، ارواحنا له الفداء، و نايب برحقش، ناخداي اقيانوس پيماي انقلاب اسلامي، ولي فقيه مسلمين، امام خميني

و سپاس و ستايشي ديگر خداوند جهانيان را، که منت بر ما نهاد، بار سنگين انقلاب خونبار اسلام را در سراسر دنيا بگستراند و محرومين را رهائي بخشد، برگزيد و پيشرو و الگو در اين راه قرار داد



خداوندا آنچنان کن که ما و همه اين ملت بتوانيم اين بار سنگين و رسالت بزرگ را به سرمنزل مقصود برسانيم. خدايا تو خود مي داني که آنچنان لايق انجام دستورات نبوديم از تو مي خواهيم که از گناهان ما درگذر و ما را از ياران واقعي خودت قرار بده


پدر و مادر عزيز و بزرگوارم سلام عليکم. اميدوارم که هميشه در کارهايتان موفق و مويد باشيد و هيچ وقت امام را تنها نگذاريد و پشتيبان سلحشوران اسلام باشيد. مي دانم که براي بزرگ شدن من چقدر رنج و زحمت کشيده ايد و خداوند تبارک و تعالي مي خواست که من در اين راه باشم و به آرزوي خود برسم





از کليه دوستان و آشنايان براي من طلب حلاليت کنيد. قبرم را در همان مزار سوهان و در کنار قبر جمشيد، قرار دهيد. در اين مدتي که در منطقه بودم احتمالا حدود 12 هزار تومان از بسيج مي خواهم آنرا بگيرد و 1000 تومان آنرا صدقه، دو هزار تومان آنرا به آقا صفر و دو تومان را به آقا فرهاد و دو تومان به علي آقا بدهيد و بقيه را خودتان برداريد، عرضي ندارم




مرحومه منزلت مجد فریدی، مادر شهید

اکنون از شما پدر و مادر عزيزم، عاجزانه مي خواهم که بنده را ببخشيد و چون من در برابر شما، خيلي کارهاي ناروا انجام داده ام و آنطور که خداوند در قرآن کريم مي فرمايد: و لالوالدين احسانا، به پدر و مادر خود نيکي کنيد، حق شما را اداء نکردم، و در انجام کارهاي شما، نافرماني کردم، و بازهم از شما خواهش مي کنم که حلالم کنيد و از نافرماني هائي را که در برابر شما کردم، سربپوشانيد


درود به پيامبر عظيم الشان اسلام (ص) که انسان سرگشته و گمراه را به ديار نور هدايت نمود. همان پيامبري که آفرينش به خاطر او و براي او خلق گشته، و او مخاطب، لولاک لما خلقنا الافلاک «اگر تو و فرزندان معصومت نبوديد، جهان را خلق نمي کردم » قرار گرفت


از اين که من شهيد شدم برايم گريه نکنيد و همچون فاطمه زهرا (ع) استوار باشيد. چون من امانتي بودم از طرف خدا به دست شما و خداوند مي خواهد که آن امانت را تحويل بگيرد. مواظب باشيد که گول اين دنيا را نخوريد



از کليه دوستان و آشنايان براي من طلب حلاليت کنيد. قبرم را در همان مزار سوهان و در کنار قبر جمشيد، قرار دهيد. در اين مدتي که در منطقه بودم احتمالا حدود دوازده هزار تومان از بسيج مي خواهم، آنرا بگيريد و 1000 تومان آنرا صدقه، دو هزار تومان آنرا به آقا صفر و دو تومان را به آقا فرهاد و دو تومان به علي آقا بدهيد و بقيه را خودتان برداريد، عرضي ندارم

در اوقات فراغت خود بيشتر قرآن بخوانيد
امام را دعا کنيد، جبهه ها را خالي نگذاريد
به اميد پيروزي رزمندگان اسلام
خداحافظ 19/2/1367

فرج اله صالحي